معنی جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن, معنی جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی پ کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات پ مقدماتی بدستاوردن, معنی [sتاc lcbj، csdb;d lcbj(fi)، mاcsd lcbj، fاx[mdd , lcbj(bc)، تprdr lcbj، اsتtsاc lcbj، اzgاuh , krbkhd fbsتاmcbj, معنی اصطلاح جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن, معادل جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن, جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن چی میشه؟, جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن یعنی چی؟, جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن synonym, جستار کردن، رسیدگی کردن(به)، وارسی کردن، بازجویی , کردن(در)، تحقیق کردن، استفسار کردن، اطلاعات , مقدماتی بدستاوردن definition,